رویای زشت

We always need dream But living in reality is more exciting

رویای زشت

We always need dream But living in reality is more exciting

رویای زشت

---- ᴅʀᴇᴀᴍꜱ ᴄᴏᴍᴇ ᴛʀᴜᴇ ----
ʙᴜᴛ ʏᴏᴜ ʜᴀᴠᴇ ᴛᴏ ʙᴇʟɪᴇᴠᴇ ɪɴ ɪᴛ
---- ᴅᴀʀᴋɴᴇꜱꜱ ᴡɪʟʟ ɢᴏ ----
ʙᴜᴛ ʏᴏᴜ ᴍᴜꜱᴛ ᴏᴘᴇɴ ʏᴏᴜʀ ʜᴇᴀʀᴛ ᴛᴏ ᴛʜᴇ ʟɪɢʜᴛ
--- ᴇᴠᴇʀʏ ᴛʜɪɴɢ ᴡɪʟʟ ʙᴇ ᴏᴋ ---
ʙᴜᴛ ʏᴏᴜ ꜱʜᴏᴜʟᴅ ᴛʀʏ ꜰᴏʀ ɪᴛ

بایگانی

iday Whale

یه متن نوشتم. درباره والی که صداش توی این آهنگیه که همین پایین میتونین پلی کنین. درباره یه داستان کوتاه با غم های بلنده. خیلی دوستش دارم. دیروز شد موضوع نوشتنم. درمورد یه وال تنهاست. والی با فرکانس 52 هرتزی و تنها توی تموم اقیانوس های روی کره زمین. چرا؟ چون نوع حرف زدنش با بقیه فرق میکنه :) (بعدا ازش بیشتر میگم)
اگه تو صفحه اصلی وبلاگ نیستین این رو پلی کنین و بعد متن رو بخونین. مرسی♥(・ω<)☆



iday whale

تا چشم باز کرد فهمید هیچکس او را نمی فهمد. هیچکس نمی تواند او را صدا بزند. مادرش هم حتی حرف هایش را نمی شنید. فکر می کردند لال است. رفت. از کنار همه. مجبور بود برود. جه کسی زبان یک زبان نفهم را می فهمد. اما او، هیچ وقت ساکت نشد. منتظر بود که بلاخره یک نفر او را بشنود. اما.. حالا او غمگین ترین و تنها ترین وال در همه آب های روی زمین است. فرکانس صدایش فرق می کند. گناهش همین است. با دریا دردودل میکند و با خدا قهر. و هنوز هیچکس ب زیبایی او آواز نخوانده است.
وال های تنهای دیگری هم هستند که توی ساحل شنا می کنند. مثل او. لب باز نمی کند اما قلبش از بین زندان دنده هایش فریاد می زند و باز هیچکس فرکانس فریاد ها را توی گوش هایش فرو نمی کند. گاهی اوقات گوش ها دور چشم هایش می چرخند و او حرف می زند و آنها نمی شنوند. نمی دانم چطور لرزش فکش را نمی بینند. شاید چشم هایشان طیف نوری غم هارا درک نمی کنند. و سیاهی مطلق. و در این سیاهی و سکوت وال ها آواز می خوانند. سمفونی صدای تنهایی ها و هیچکس جز یک اتاق تاریک و کسی که زیر پتو مچاله شده و احتمالا خوابیده است، نمی بیند. حتی گاهی اوقات خوب می دانند گرفتار سیاهچاله ای از غم ها شده و اشک هایش را میبینند که به سمت قلب سیاهچاله می افتند. اما خب... چیزی نمی گویند. چون اینجا هیچکس نمی خواهد ببیند، بشنود، بپرسد و بفهمد. چون اینجا همه لاکپشت شده اند و سرشان توی لاک خودشان است. تنها گریه میکنند نه با دیگری.
و حالا وال دریایی و ساحلی به دنبال هم می گردند. همه جارا زیر و رو می کنند تا دیگری را پیدا کنند و حرف همدیگر را بفهمند. می گردند. روی تخت، توی حمام، روی سقف آپارتمان ها. همه جارا می گردند. یک روز جای یکدیگر را پیدا می کنند. وال دریایی به ساحل سقوط می کند و وال ساحلی از بالای پل به دریا پرواز.

 
bayan tools alone whaleiday

دریافت

  • Miuna Paterson

نظرات  (۱۱)

  • استیکرها و ابزار بیان
  • هر دوتاش بیشتر همین بلو وال 

    (ಥ﹏ಥ)

    پاسخ:
    میفهمم.. صداش از اعماق وجود آدم میاد انگار. البته من بیشتر احساساتی بهش نگا میکنم. یه تایمی تنها اهنگی که گوش میدادم همین بود

    .
  • استیکرها و ابزار بیان
  • چه آهنگ دارکی 

    (。•́︿•̀。)

    پاسخ:
    آره اما خیلی دوستش دارم.

    آهنگ پس زمینه راستی یا آهنگ iday? 

    *اولین استفاده از استیکر ..*
    .
    عالی بود افرین
  • مـا جــــــღــ🌻ــدہツ
  • نیستی چرا....
  • پریسا سادات ..
  • چقدر قشنگ بود متنت آفرین:)))
    wowww
    خیلی خوشم اومد آفرین
    میتونم بگم محشر بود *~~~*
    وال دریایی به ساحل سقوط می کند و وال ساحلی از بالای پل به دریا پرواز...
    این تیکه رو تو انشای مدرسم بکار بردم XD
    هرچقدم سعی کردم نتونستم جلوی خودمو بگیرم که ننویسمش |:
    این موزیکو قبلنم شنیده بودم، این سری دقیقا بعد خوندن متنت با این موزیکه خوابم برد XD

    پاسخ:
    ^^ مرسیععع
    راستی میدونستی ک همون میونام ک؟؟؟
    اولش خیلی به موسیقی دقت نکردم و بیشتر به متن توجه کردم، ولی بعدش که موزیک رو دوباره گوش دادم، بدجور تو کفش رفتم، واقعا قشنگ بود.
    پاسخ:
    واقعا قشنگه...^^
    👍👍👍
    پاسخ:
    ^^
    واقعا کلی غم توش بود
    پاسخ:
    اهوم... مخصوصا اخرش.. 
    این چرا اینجوری بود :(((
    پاسخ:
    چجوری بود مگه؟[:
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی